اولین پیادهروی ائلآی نازنینم
پیادهروی سویلآی کوچولومون باعث شد یاد اولین پیادهروی ائلآی خانم بیفتم. اولین باری که ائلآی رو به طور رسمی گذاشتیم تا خودش راه بره، تو همین سن سویلآی بود؛ یعنی حدود چهارده، پونزده ماهگی. از روبروی دانشگاه تهران تو خیابون انقلاب که باباش از تو بغلش گذاشتش رو زمین، برا خودش تنهایی و با سرعت به طوری که سرش رو جلوتر از بدنش نگه داشته بود، راه رفت تا سر جمهوری تو خیابون کارگر. اصلاً پشت سرش رو هم نگاه نمیکرد که ببینه ما باهاش هستیم یا نه! و ما فقط مراقب مردم بودیم که به بچّهمون نخورن. آخه هیشکی جلوی پاشو نگاه نمیکنه! بعدشم به بهانهی اینکه میخواهی...